وقتي گل پسري موهاشو كوتاه كرد
قبل از كوتاه كردن مو البته با ناز كردن مي گفت عكس نگير و بعدازكوتاهي مو ...
نویسنده :
چيكو
10:02
بدون مقدمه
يه روزي تو ارديبهشت ماه از سركار مرخصي ساعتي گرفتم،رفتم بازار ، تو خريدام اين لباس(خيلي جالبه شلوارش دم داره ) رو براي امير خريدم بقول خودش شير شده بود يه روز با بابايي اميرحسين رو برديم قلعه سحرآميز كه مدتها قرار بودببريمش اما آدرس دقيقش رو نميدونستيم!!!! ...
نویسنده :
چيكو
9:16
تقويم مهر ماهي اميرحسين 1392
اين روزها
اين روزها كه در تدارك جشن تولد دوسالگي اميرم (ميخوام تولدشو 2ماه زودتر بگيرم) كمتر وقت ميشه كه به وبلاگ امير حسين سر بزنم اين روزها عاشق ماشين بخصوص ماشين مك كوئين شده ،تفنگ بازي روخيلي دوست داره ميگه كيو بكنم ، كتاب فيل اومدآب بخوره رو دوستداره مياره همش ميگه برام بخونيدش،تالباس بيروني ميپوشيم ميگه بريم ماشين سواري، خودش ميگه هركي دعوا كنه كيو ميكنم (يعني اگه دعوام كنيد باتفنگ ميزنم ---چه خشن---) تو كارهاي خونه ميگه كمك كنم اسباب بازيهاشو جمع ميكنه توتختش مي ريزه (البته بيشتر اوقات در جهت عكس كمك ميكنه اماخوب ذوق كمك كردن داره) همش ميگه شيشه پاك كن بده - در و ديوار رو خط خطي كرده و عاشق نقاشيه وقتي غذا ميخوره يا از كاري لذت برد...
نویسنده :
چيكو
9:38
شب قدر
خدايا سلام تو اين شب قدرها ازت ميخوام به همه بخصوص بچه ها سلامتي بده و بچه ها رو از نعمت پدر و مادر وداشتن خانواده خوب ، خونه گرم محروم نكن خدايا براي كمك كن تا به واسطه لطف و مهربوني خودت اين امكان به وجود بياد كه همه بچه ها سلامت باشن ، بتونن درس بخونن، پيشرفت كنن من وقتي بچه هايي رومي بينم كه تو خيابونها دستفروشي ميكنن مي بينم خيلي غصه مي خورم وقتي اين بچه الان بايد تو مدرسه باشه داره كار ميكنه دستفروشي ميكنه چه جورميتونه آينده بهتري رو رقم بزنه خدايا نعمت سلامتي ، سعادت وعاقبت بخيري رو نصيب همه بكن امير حسين منم زير سايه خودت در مسير مستقيم نگهدار كمك كن تااميرم فردي سالم و صالح و مفيد براي جامعه و باعث افتخار براي پدر و مادر...
نویسنده :
چيكو
7:33
تقويم شهريور92 اميرحسين
شيرينكاريهاي امير حسين
اميرحسين اين روزها شيرين هاي يا دسته گلهاي جديدي به آب ميده مثلا موبايل باباشو خراب كرد بعد مامان جونش بهش ميگه كي موبايل بابا رو خراب كرده ميگه آزاده ، بچه بد ات ات بعد تو خونه بهش ميگم امير كي موبايلمو خراب كرده ؟ميگه بابا ديگه اينكه چند وقتي بود دندونم درد ميكرد اميرحسين از دندون درد من خيلي نگران وناراحتبود بعد بهش ميگم نه امير چيزي نشده ، دندون مامان درد ميكنه ميگه ششسته ! آمپول! دندون ششسته آمپول بعديادم افتاد كه تو كتاب "فيل اومد آب بخوره افتاد دندونش شكسته" كه باباش براش خونده فيله دندونش ميشكنه و دكتر ميره و آمپول ميزنه امير بسم الله و صلوات رو زمزمه مكنه و با اذان هم لب و دهنش رو تكون ميده ، گاهي هم نماز ميخونه ...
نویسنده :
چيكو
10:30
تقويم مرداد92 اميرحسين
تير
امروز30تيره و تيرماه داره تموم ميشيه اما من نتونستم تو اين مدت چيزي بنويسم از مهمترين وقايع اين ماه دوچرخه خريدن توست ماجرا ازاين قراره كه يه بار بهت گفتم ماشين دوستداري؟گفتي آله - منم گفتم برات ميخرم (تصميم داشتم برات ماشين اسباب بازي بخرم) خلاصه از اون روز ياد گرفتي هر چي مي خوايي مي گي ميخلي؟ يه روز تو حياط بردمت آب بازي كني دوچرخه پسرهمسايه رو ديدي هي گفتي دوچخه دوچخه ميخليي؟ منم گفتم مامان ، خودت سه چرخه كه داري بيا بريم خونه مامانجون (طبقه اول) سه چرخه ات اونجاست.يه كم آب بازي كردي به بهانه خيس بودن لباست اومدي خونه و قضيه يادت رفت تا چندوقت بعد ، شبكه بازار داشت راجع به انواع دوچرخه حرف مي زد كه تو با يه ش...
نویسنده :
چيكو
12:51