امیرحسین و امیرطاها و گردش و خرید
من و زن دایی یه روز تصمیم گرفتیم تو و امیرطاها رو ببریم بیرون خودمون هم کمی خرید کنیم زن داییت همراه طاها اومدن خونه مامان بزرگ دنبالمون ماهم شمارو حاضر کردیم و رفتیم پاساژ نیلی و ستاره جنوب وقتی از در پاساژ نیلی می اومدیم بیرون دو تا خانوم گفتن وای اینا چه نازن ! مثل دوتا عروسکن . دو قلون همه فکر می کردن شما دوقلویید ماهم می گفتیم نه ! پسرعمه و پسر دایی اند. ...
نویسنده :
چيكو
22:39
امیرحسین بعد از حمام ,خونه مادربزرگ
امیر حسین در مراسم حضرت علی اصغر(ع)
مامان بزرگ نذر کرده بود امیرحسین و امیرطاها به دنیا بیان با لباسهای علی اصغری که گرفته بود براشون ببرتشون مراسم شیرخوارگان حسینی . قربون حضرت علی اصغر برم که دوتاشون صحیح و سالم با فاصله 44روز بدنیا اومدن و ما با مامان بزرگ و خاله و علی و آرتمیس و زن دایی و طاها و بابایی درحالیکه هنوز یک ماهت نشده بود رفتیم و تو مراسم شرکت کردیم بعدا عمه صبری و مامان جون هم اومدن . ...
نویسنده :
چيكو
15:14
امیرحسین با چشمهای باز می خوابه !
امیرحسین پستونکی
نکته چالب اینکه امیرحسین از یک ماهگی خودش پستونک نگرفت اما انگشتشو جایگزین کرد به این می گن استقلال!!!!! این عکس امیر حسین بعد از حموم با کلاه و پستونکش در حال خواب رفتن ...
نویسنده :
چيكو
13:54
بدون عنوان
سفره امام حسن مجتبی (ع) و بازیگوشیهای امیر
امیرحسین و سفره امام حسن مجتبی (ع)
امیرحسین عزیزم . مامان بزرگ نیت کرده بود که توی خونه خودش روز تولد امام حسن مجتبی (ع) سفره امام حسن بندازه ,(سفره امام حسن مجتبی همه چیزش سبزه ,شمع , گل , غذا کوکوسبزی پلو و ... حتی میوه ها هم مامان سبز گرفته بود خیار ,گلابی , سیب سبز) خلاصه مامان بزرگ روز جمعه برابر با 14رمضان مصادف با13مرداد 1390 و دقیقاً 9 ماهگی تو مراسم سفره رو برگزار کرد. کوکو سبزی سفره و تزیینات سفره هنر مامانت بود. اینم چند تا عکس از سفره و امیرحسین کوچولی مامانی ...
نویسنده :
چيكو
0:07