امير حسين و نقاشي صورت
با اميرحسين و بابايي رفتيم خريد هديه روز مادر- براي مادربزرگها كلي گشتيم چيز باب ميلي پيدا نكرديم در نهايت ترجيح داديم بريم شام بخوريم تو رستوران قسمت بازي كودكان رفتيم تا موقعه تحويل غذا بازي كني بعد ديدم خانم گريم انجام مي ديده ازش پرسيدم اين بچه مي مونه تا صورتش گريم كنه ؟ بعدش با هم تصميم گرفتيم يه گريم مختصر روي صورت موش موشي انجام بده كه خودشم خيلي بهش خوش گذشته بود بعد با صورت نقاشي شده كلي بازي كرد و سيب زميني سرخ كرده و نون ساندويج خورد ولي خود اميرحسين خيلي راضي بود
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی